بیکاری یا شغل تمام وقت؟ مسئله این نیست!
من تجربهی هر دو مورد را داشتهام، هم موقعی که بیکار باشی وقتت کاملا آزاد باشد؛ هم موقعی که کلا شاغل باشی و وقت آزادی در روز برایت نماند!
مدتی در دوران دانشگاه، کار فریلنس نمیکردم، آن دوران وقت آزاد زیادی داشتم و آن موقع به نظرم داشتم وقتم را به بطالت میگذراندم. اما این وقت آزاد خوبیهایی داشت که هنوزم بعد از چند سال از مواهب آن بهرهمند هستم، نمونهاش یادگیری چیزهای جدید در رشته و فیلد کاریام. یک نمونه دیگرش هم فرصت داشتن برای عمیق شدن در هر چیزی که میخواستی بود، فرصت تفکرِ عمیق!
از چند سال پیش تا الان، تمام وقت مشغول کارم، وقت آزاد زیادی برایم باقی نمیماند و فرصت بهبود فردی را از دست دادهام؛ اما در عوض کار و درآمد دارم؛ حالا میتوانم چیزهایی که یک زمان آرزویش را داشتم، بخرم.
به نظرم نمیشود به طور کامل زمانت مال خودت باشد، امکانش نیست؛ حداقل شرایط زندگی به اکثریت ما این امکان را نمیدهد؛ اما از طرفی اگر غرق کار شویم، از زندگی لذت زیادی نمیبریم و زود پیر میشویم.
به نظرم بهترین کار دادن فُرجه به خود است، یک وقت استراحت کوتاه مدت، یک مَُسکن موقتی! خیلی خوب میشود اگر منِ شاغل، یک هفته در چند ماه مال خودم باشم؛ خیلی خوب میشود اگر منِ بیکار یک هفته، خیلی سخت روی یکپروژه کار کنم. شاید بشود با این مَُسکن موقتی، تعادل را به زندگی خود بازگردانیم؛ نظر شما چیست؟ راه بهتری سراغ دارید؟
برچسبها:مرتضی اسدی،دلنوشت،درباره زمان،Morteza Asadi،
نظرات
محمد
سلام. جالب بود.
احسان
سلام مرتضی جان. مرسی از مطلب جالبت.راستش مرتضی جان، توی این اوضاع بد اقتصادی کشورمون که با کارهای تمام وقت هم باز هم مدیریت کردن مخارج خیلی سخته، اینکه بخوای یه بازه زمانی از وقتتو کامل به خودت اختصاص بدی ، اگه غیر ممکن نباشه خیلی سخته. ولی خب به نظرم دو تا راه حل لااقل منطقیه اول اینکه قبل از اینکه یه فرجه رو به خودت اختصاص بدی چند روز قبل از اون بیای اضافه بر سازمان کار کنی تا جبران اون چند روز که قراره کار نکنی بشه. دوم اینکه در صورت عملی نشدن مورد اول مجبوری بیای از بعضی از هزینه هات بزنی تا دچار مشکل نشی یا کمتر دچار مشکل بشی.
موفق باشی دوست عزیز.