فقر چیست؟
هر وقت صحبت از فقر می شود ، شاید فقط “فقر مادی” و گرسنگی در ذهن خیلی ها مجسم می شود … اما در این نوشته – که نویسنده آن ناشناس است - فقر از زاویه ای دیگر مورد بررسی قرار گرفته است و نویسنده در این این نوشته -که متاسفانه منبع آن موجود نیست- میکوشد فقر اندیشه و فرهنگ را – که بیشتر مورد غفلت واقع می شود – در قالب جملات کوتاه و گویا بیان کند:
فقر همه جا سر میکشد …
فقر ، گرسنگی نیست …
فقر ، عریانی هم نیست …
فقر ، گاهی زیر شمش های طلا خود را پنهان میکند …
فقر ، چیزی را ” نداشتن ” است ، ولی ، آن چیز پول نیست … طلا و غذا نیست …
فقر ، ذهن ها را مبتلا میکند …
فقر ، بشکه های نفت را در عربستان ، تا ته سر میکشد …
فقر ، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفتهء یک کتابفروشی می نشیند …
فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ، که روزنامه های برگشتی را خرد میکند …
فقر ، کتیبه ی سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند …
فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود …
فقر ، همه جا سر میکشد …
فقر ، شب را ” بی غذا ” سر کردن نیست …
فقر ، روز را ” بی اندیشه” سر کردن است …
برچسبها:دلنوشت،مرتضی اسدی،Morteza Asadi،