معرفی کتاب مینیمالیسم دیجیتال اثر کارل نیوپورت
مدتی بود که تعریفهای زیادی از کتاب مینیمالیسم دیجیتال نوشتهی کارل نیوپورت شنیده بودم و بسیار مشتاق خواندنش شده بودم؛ تا اینکه بالاخره هفتهی پیش موفق به خواندن این کتاب شدم. من کتاب مینیمالیسم دیجیتال را با ترجمهی سمانه پرهیزکاری در طاقچه خواندم. به نظر من این کتاب برای بازنگری در رفتارهای دیجیتالیمان، راهکارهای عملی و جالبی ارائه میکند، درواقع ابتدا مشکل را به ما نشان میدهد و سپس چند راهحل برایش مطرح میکند.
شاید شما هم در برهههایی از زندگی تصمیم گرفته باشید که فعالیتتان را در یک شبکه اجتماعی مثل اینستاگرام یا توییتر کم کنید، محدودیتهایی هم در نظر گرفته و برای تحقق آنها تلاش میکنید؛ اما پس از مدتی احساس میکنید که استراتژیتان جواب نمیدهد؛ شاید هم فکر کنید که ارادهی کافی برای انجام این کار ندارید؛ ناامید میشوید و دوباره همان فعالیت قبلی را در همان شبکهی اجتماعی از سر میگیرید… اما کار نیوپورت در کتاب مینیمالیسم دیجیتال میگوید که مسئله به این سادگیها نیست و زیاد ربطی به بیارادگی ما ندارد. در واقع خیلی از نرمافزارهایی که روی گوشی خود داریم، بسیار هدفمند ساخته شدهاند؛ آنها جوری توسعه و طراحی شدهاند که افراد را به استفاده بیش از حد ترغیب کنند. این برنامهها توجه شما را میخواهند، اصولها و تکنیکهای روانشناختی در طراحی ویژگیهای (feature) آنها لحاظ شدهاند تا برای مغز ما جذابتر باشند و هر چه بیشتر توجه ما را جلب خودشان کنند. کارل نیوپورت در اوایل کتاب مینویسد:
هر بار که شخصی مطلبی را در یکی از شبکههای اجتماعی منتشر میکند، درواقع مشغول قمارکردن است. آیا لایک (بازتوییت) خواهد گرفت یا بدون بازخورد رها خواهد شد؟ در حالت اول - چنان چه یکی از مهندسان فیسبوک از آن تعبیر میکند، شخص دچار حس شادی و سرخوشی کاذب میشود و در حالت دوم احساس ناخوشایندی به او دست می دهد. در هر دو حالت به سختی میتوان نتیجه را پیشبینی کرد؛ این تاثیر براساس اصول روانشناسی اعتیاد، کلِ عملِ پست گذاشتن و چک کردنِ گوشی را به فعالیتی به شدت خوشایند تبدیل میکند.
در کتاب مینیمالیسم دیجیتال، قاعدهی کلی تجاری برای شرکتهایی مثل فیسبوک با این عبارت کوتاه بیان میکند: توجه ما = پول آنها؛ یعنی هر چقدر ما زمان و توجه بیشتری برای این نرمافزارها صرف کنیم، سودآوری این شرکتها (که بر پایهی تبلیغات هستند) بیشتر خواهد شد؛ به عبارت دیگر، میلیاردها دلار سرمایهگذاری شده تا آدمها به دام فضای مجازی بیافتند و راه گریزی از آن نداشته باشند.
تا اینجا به طور خلاصه فهمیدیم که شبکههای اجتماعی وقت زیادی از ما میگیرند، اما شاید بگویید که حتما بودنشان فایدههایی هم برای ما دارند؛ استدلال کارل نیوپورت در اینجا جالب است:
حضور فعال در توییتر گاهی ممکن است ارتباطات جدیدی برای کاربران ایجاد کند یا آنها را در معرض ایدهها و اخباری قرار دهد که قبلا از آنها بیاطلاع بوده اند. اما باید از خود بپرسید که چقدر از زمان و توجه شما باید در قبال منافع کوچک و اخبار جدیدی که با حضور بیش از حد در توییتر به شما میرسد، قربانی شود؟ برای همین است که غرق شدن در فضای مجازی خطرناک محسوب میشود؛ هر فردی ممکن است با اندک سودی که از این برنامهها و سرویسهای جدید دریافت میکند، فریب بخورد و هزینه های گزافی را که بابت آنها میپردازد، نادیده بگیرد؛ هزینهای که از مهمترین دارایی ما کم میکند: لحظه به لحظه عمرمان!
اما راهحل چیست؟ کارل نیوپورت یک راهحل عملی به نام «پاکسازی دیجیتال» دارد:
فرآیند پاکسازی دیجیتال
١. یک دوره سی روزه را در نظر بگیرید و در استفاده از فناوریهایی که در زندگیتان ضروری نبوده و اختیاری هستند، تعطیلی موقتی ایجاد کنید.
۲. طی این وقفهی سی روزه، فعالیتها و رفتارهایی را که در شما حس رضایت ایجاد میکنند و برایتان معنا و مفهوم دارند، بررسی و کشف کنید.
٣. در پایان این دوره، فناوریهای اختیاری را به زندگیتان برگردانید و از یک فهرست خالی شروع کنید. برای هر فناوریای که مجددا وارد زندگیتان می کنید، ارزشی را که به زندگی شما وارد میکند تعیین کرده و مشخص کنید که چطور میتوان به شکلی از آن استفاده کرد که مقدار این ارزش را به حداکثر برساند.
نکتهی مهم قبل از شروع این فرآیند سیروزه این است که باید فعالیتهای جایگزین برای خودتان پیدا کنید، چون زمانی که قبلا با فلان شبکهی اجتماعی پر میشده، در این مدت سیروزه باید صرف یک فعالیت (ترجیحا غیردیجیتال) شود که از انجام آن لذت ببرید، اگر این فعالیت جایگزین را پیدا نکنید، احتمال اینکه پس از این مدت سیروزه به همان روال قبلیتان برگردید زیاد است.
کارل نیوپورت برای نوشتن کتاب مینیمالیسم دیجیتال، با افراد زیادی گفتگو کرده است، نقلقولهای فراوانی را ذکر کرده است، از تجارب کسانی که این سبک زندگی را انتخاب کردهاند گفته است و تمرینهای عملی زیادی برای سبک زندگی مینیمالیست ارئه میدهد؛ تمام این موارد باعث میشود که به شما خواندن این کتاب را پیشنهاد کنم که از خواندنش لذت ببرید و نهایتا از آن برای یک زندگی دیجیتالی بهتر، ایده بگیرید.
به عنوان نکتهی آخر بگویم که قرار نیست همه تجارب و ایدههای این کتاب برای شما مفید باشد یا اینکه بتوانید همگی آنها را به کار ببندید، برای مثال در جایی از کتاب، کارل نیوپورت ارتباط چهره به چهره را به عنوان جایگزینی برای ارتباطات متنی پیامرسانها معرفی میکند؛ اما این ایده برای افراد برونگرا خیلی بهتر جواب میدهد، در صورتی که برای افراد درونگرا شاید ارتباطات متنی راحتتر باشد. خواندن این کتاب برای آشنایی با فلسفهی مینیمالیسم دیجیتال، خیلی خوب است و ایدههای آن به شما کمک میکند که بتوانید در مینیمالیسم دیجیتال، روش مخصوص خودتان را داشته باشید.
برچسبها:مرتضی اسدی،معرفی کتاب،نقد کتاب مینیمالیسم دیجیتال،خلاصه کتاب مینیمالیسم دیجیتال،مینیمالیسم دیجیتال کارل نیوپورت،مینیمالیسم دیجیتال چیست،
علی
سلام. من این کتاب رو تازه خواندهام و باید بگم که ایدههای خوبی برای استفادهی بهینه از ابزارهای دیجیتال داشت و نمونههای خوبی هم از افرادی که این ایدهها را پیاده کردهاند. پیش بسوی مینیمالسیم دیجیتال در زندگی واقعی!