نقد و خلاصه‌ی فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء اثر وحید جلیلوند

فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» سومین اثر سینمایی وحید جلیلوند است. از فیلم‌های موفق قبلی این کارگردان می‌توان به فیلم سینمایی «چهارشنبه 19 اردیبهشت» اشاره کرد که از نظر من فیلم خوبی بوده است. همپنین چند روز پیش در شبکه‌های اجتماعی تعاریف عمدتاً مثبتی از این فیلم خواندم و نهایتاً به اتفاق چند تن از دوستان، به تماشای آن رفتیم. در این نوشته قصد دارم اندکی درباره این فیلم بنویسم. پیش از هر چیز ابتدا اجازه دهید که خلاصه داستان این فیلم را از زبان من بخوانید:

خلاصه‌ی فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء اثر وحید جلیلوند

داستان از جایی شروع می‌شود که دکتر کاوه نریمان که در پزشکی قانونی کار می‌کند در یک شب با یک موتورسیکلت تصادف می‌کند، پدر و پسری که سوار بر موتور بودند ظاهراً آسیبی نمی‌بینند و دکتر نریمان که بیمه‌ی شخص ثالث خودرواش تمام شده است از تماس با پلیس برای آمدن در صحنه تصادف خودداری می‌کند و در عوض با دادن مبلغی پول به پدر موتورسوار سعی در خاتمه دادن به قضیه می‌کند. پدر و پسر نیز پس از گرفتن پول به راه می‌افتد و علیرغم اصرار دکتر نریمان برای مراجعه به بیمارستان، به خانه می‌روند.

صبح روز بعد دکتر نریمان در محل کار متوجه جسد پسربچه‌ای می‌شود که گفته می‌شود در ساعت ۳ نیمه شب به علت مسمومیت غذایی به بیمارستان برده شده و در نهایت جان سپرده است. دکتر نریمان وقتی به بالای سر پسرک می‌رسد متوجه می‌شود که اون همان پسر دیشب است که با آنها تصادف کرده است و این شک در او پدید می‌آید که شاید تصادف دیشب منجر به مرگ او شده است؛ با این حال وی از رویارویی با پدر و مادر پسرک که برای تحویل گرفتن جسد وی آمدند، خودداری می‌کند. آزمایشگاه پزشکی قانونی علت مرگ را مسمومیت غذایی اعلام می‌کند و در ادامه داستان متوجه میشویم که پدر آن خانواده به دلیل مشکلات مالی، مرغ مرده برای غذای خانواده‌اش خریداری کرده که نهایتاً منجر به مرگ پسرش شده است. پدر برای کاهش عذاب وجدان خود به سراغ فروشنده مراغ‌های مرده رفته و با وی درگیر می‌شود، این درگیری منجر به مرگ فروشنده شده و پدر به زندان می‌افتد. در همین حال دکتر نریمان با جستجو و تحقیق بیشتر متوجه می‌شود که احتمال جابجایی مهره گردن پسرک نیز می‌تواند دلیل مرگ بوده باشد. دکتر نریمان پس از فهمیدن ماجرا در زندان با پدر ملاقات کرده و همه چیز را به او می‌گوید.

نهایتاً پس از از ماجراهایی دکتر نریمان تصمیم به نبش قبر پسرک برای معاینه مجدد جسدش می‌گیرد، این بار برخلاف دفعه‌ی اول، دکتر کاوه نریمان خودش جسد را معاینه کرده و علت مرگ پسرک را جابجایی مهره گردن تشخیص می‌دهد. با این تشخیص، دکتر نریمان در دادگاه به عنوان متهم شناخته شده و محکوم به پرداخت دیه می‌شود. در راه بازگشت از دادگاه، همسر دکتر نریمان از وی سوالاتی در خصوص جلسه دادگاه می‌کند و از او می‌پرسد چرا جزئیاتی که منجر به تبرئه شدنش می‌شده است-از جمله مراجعه نکردن پسرک به بیمارستان در شب تصادف و…- را در دادگاه بیان نکرده است. دکتر نریمان از جواب دادن طفره می‌رود و در نهایت همسر وی می‌پرسد که آیا پسرک واقعا در اثر جابجایی مهره گردن جان سپرده است یا مسمومیت غذایی؟ جواب دکتر نریمان به این پرسش همچنان سکوت است و داستان با این سوال به پایان می‌رسد.

اما نکات قابل توجه، درباره‌ی فیلم سینمایی بدون تاریخ، بدون امضاء (از نگاه من) موارد زیر را شامل می‌شود:

  • علی‌رغم اینکه داستان کلی فیلم قابل حدس زدن است، اما جزئیات و روند کلی داستان پرکشش و جذاب است.

  • بازی امیر آقایی در نقش دکتر کاوه نریمان بسیار خوب بوده و نقشش برای مخاطب باورپذیر است

  • وجود یک پدر پیر در خانه دکتر نریمان قابل تأمل است، داستان فیلم هیچ توضیحی در مورد گذشته هیچ از شخصیت ها به ما نمی‌دهد و ما فقط می‌بینیم که پدر پیر دکتر نریمان احتمالا حیات نباتی دارد و همیشه بر روی یک تخت بوده و پرستاری از وی نگهداری می‌کند. به نظر می‌رسد نویسنده از این طریق قصد دارد پیامی را به ما منتقل کند؛ آیا پدر پیر دکتر نریمان در اثر یک تصادف به این روز افتاده است و حالا دکتر خود را در تصادف پیش آمده به همین دلیل بیش از حد معمول مقصر می‌داند؟ چرا همسر دکتر کاوه نریمان در خانه‌ای جداگانه زندگی می‌کند؟ آیا در خصوص نگهداری پدرپیر دکتر کاوه نریمان قبلاً مشاجره‌ای بین آنها شکل گرفته است که منجر به زندگی جداگانه آنها شده است؟

  • پایان‌بندی فیلم با اینکه به صورت پایان باز است، اما در کل دو گزینه پیش روی ما گذارده می‌شود که یا دکتر نریمان در معاینه دوم تشخیص جابجایی مهره گردن را درست تشخیص داده است؛ و یا اینکه با توجه به عذاب وجدان و به جهت کمک به خانواده پسرک صرفاً نتیجه معاینه دوم را تغییر داده است که با دادن دیه مشکلات آن خانواده کمتر شود، که البته مورد دوم محتمل‌تر است.

  • چندین داستان ناتمام در حین فیلم رخ می‌دهند که هیچکدام سرانجامی ندارند و صرفاً برای آشنایی بیشتر مخاطب یا شخصیت هایش داستان است. این می‌تواند به حساب واقع‌گرایی فیلم گذاشت که در انتها همانند برخی فیلم‌ها، سعی در حل همه چیز ندارد.


آیا شما این فیلم را دیده‌اید؟ آن را چطور ارزیابی می‌کنید؟ خوشحال می‌شوم که نظرات خود را درباره‌ی فیلم بدون تاریخ، بدون امضاءاثر وحید جلیلوند، با من و سایر خوانندگان این نوشته، از طریق ارسال نظر به اشتراک بگذارید.


برچسب‌ها:،،،،،،
مرتضی اسدی
مرتضی اسدی
سلام! من مرتضی اسدی هستم، یک توسعه‌دهنده‌ی نرم‌افزار و در این وبلاگ دست‌نوشته‌هایم را می‌نویسم.

نظرات


پويا

سلام. من به تازگي فيلم را ديدم. اتفاقا نقد و توضيحات شما به نسبت باقي نقدها برايم قابل قبول تر بود. جداي از فاصله طبقاتي و مشكلات اجتماعي كه به نظرم با وجود معماگون بودن فيلم و ماجراها خيلي ظريف به آنها پرداخته شده ، شده با يك نگاه يا يك جمله نصفه و نيمه حتا ، فيلمساز قصد دارد وجدان را به نمايش بگذارد. انسانيت را... . به طور يقين علت مرگ همان بود كه قبلا تاييد شده بود. ولي قصد فقط كمك رساني به خانواده اي بود كه مرد آن به صورت غير قابل باوري حاضر شده كه مرغ مرده به خورد زن و بچه اش بدهد. او ميخواهد انگار كمي از بار كساني را كه در اين زمينه مقصرند به دوش بكشد. اتفاقا به نظر من خيلي خوب به شخصيت پردازي طبقه ي موسا و زنش هم پرداخته. اعتراض زن موسا در جلسه دادگاه آخر جالب بود. و سكوت خود موسا. نكات گنگ و منفي هم داشت . در كل فيلم تامل برانگيزي بود.

مجتبی

خیلی مزخرف تموم شد

مهرداد محمودزاده

باسلام وعرض ادب وخسته نباشید خدمت تمامی دست اندرکاران فیلم بدون تاریخ بدون امضا.من فیلم را دیدم . وتمامی نقدها را خواندم وبه تمامی عقایداحترام میگذارم .چیزی را که جای سوال برایم در این فیلم بودو از نقادان به چشمم نخورد اینکه در تمامی نقدها ندیدم کسی ازاسم این فیلم نقدی کند.چرا بدون تاریخ بدون امضاء؟ مگردرفیلم تاریخی یا امضایی برجسته واتفاق ساز بود؟ بهتر نبود اسم این فیلم رابرمبنای انسانیت و یا وجدان میگذاشتید؟ مگر نه اینکه کارگردان بینندگان را به وجدان وانسانیت تشویق میکند؟مگر نه اینکه تمامی آنهایی که بدنبال نتیجه فیلم بودند خود فهمیدند که کار اصلی دکتربعد ازعذاب وجدانش ازاینکه مرگ کودک در اثر تصادف نبود کمک به خانواده کودک بود؟اگر نظر شخصی خود را نسبت به فیلمهایی که پایانی به ظاهرگنگ و نامفهوم دارند بگویم،اینکه اقلا اسم فیلم نیجه پایانی فیلم را مشخص کند.به نظر شما این بهتر نیست؟اسم فیلم را میگذاشتند "انسانیتی برمبنای وجدان"

سیاوش گودرزی

با سلام
اگر قرار بود که آقای دکتر با مقصر جلوه دادن خودش به اون خانواده کمک کنه دو احتمال وجود داره
اول هزینه دیه رو اداره بیمه بده که ظاهرا توی فیلم میگه که بیمه دو ماه پیش تموم شده و اگرم تموم نشده بود با توجه به انسانیت دکتر اداره بیمه رو محق در پرداخت بیمه نمیدونست پس کلا این فرض باطله
دوم هزینه دیه رو خود آقای دکتر متقبل بشه آیا برای انجام این کار الزامی بود که خودش را در اذهان قاتل و حتی مسبب قتل دوم نشون بده؟آیا نمیتونست هزینه دیه رو به عنوان کمک بلاعوض در اختیار اون خانواده قرار بده بدون اینکه خودش رو بیخود مقصر نشون بده
و نتیجه گیری اینکه ابهام آخر فیلم اصلا مفهومی نداشت و بی دلیل بود
یا حق

ستاره

به نظرم من کاوه نریمان با قبول علت مرگ با تصادف فقط میخواست بار رواتی اینکه پدر خانواده مسبب مرگ بوده را در ذهن مادر و پدر پسر بچه از بین ببره شاید این که بعضی از دوستان گفتن میتونسته کمک بالاعوض کنه تاثیری در به ریختن اون خانواده نداشته با توجه به اینکه مادر بچه پدر خانواده رو مسبب مرگ میدونسته و در کل خانواده صدقه بگیری نبودن.
از یه طرف غیر واقعی نشون دادن دلیل مرگ از نظر قانونی به نظرم اصلا درست نیست و انسانیتی که دکتر به خرج میده رو یا عدم صداقت آخر فیلم تحت الشعاع قرار میده.

شیبانی

با سلام فیلم اموزنده و خوب بود و بازیگران بسیار خوبی داشت هم تاکید برای مصرف غذاهای سالم و هم وجدان داشتن دکتر را نشان داد...ممنون

بیات

عالی بود. با موضوع بکر و جذابیت خاص و بازیهای بی نظیر بازیگران . مثل همیشه نوید محمد زاده بازیش حرف نداشت و امیرآقایی هم واقعا خوب نقش و اجرا کرده.

ابراهیم

سلام و عرض ادب
کار دکتر نریمان واقعا انسانی بود، هر چند من احساس کردم جلسه داداگاه آخر فیلم موسا متوجه کار دکتر نریمان شده بود

م

به افتضاح ترين شكل ممكن فيلم تمام شد واقعاً ناراحتم چرا وقت براى ديدن اين فيلم گذاشتم

ساسان

سلام
هیچ کس هیچ کس مخصوصا پزشکای جامعه ما همچین کاری نمی کند و فیلم غیرواقعی و آبکی بود. کاش اینجوریا بود ولی نیست. والسلام

iman

سلام
- رابطه کارکترا افتضاح بود - دیالوگ جذابی نداشت ، چالش ... آنتاگونیست خاصی رو مخاطب حس نمیکرد - موسیقی متن ضعیفی داشت باتوجه به جوو سنگین فیلم - مخاطب به دلیل اطلاعات کم و.. تا اواسط فیلم ارتباطی و کششی با موضوع و داستان پیدا نمیکنه - موضوع به صورت کلی پتانسیل خوبی داشت اما بیماری و مرگ پسر .. درگیری و به زندان افتادن پدر جاهایی بود که بنظر پتانسیل بیشتری داشت ولی زمان کمی روش صرف شد ، ایکاش فیلم یه پختگی داشت که آخرش مبهم تموم شه
و این بنظرم ضعفه
، میتوانست با ریشه ای نگاه کردن به همه شرایطی که دست به دست هم دادن تا این ماجرا شکل بگیره ، بازیگر بذر رو بکاره و نتیجش رو حداقل نسبی برداشت کنه یعد مخاطب رو با دنیایی از سوال و ابهام رها کنه
متشکر

سعید

سلام
اولا به نظر من اونایی که میگن فیلم مزخرفی بود همیشه دنبال معمای حل شده میگردن
واما فیلم...اگردکتر نریمان فقط دنبال کمک مالی ودادن دیه به خانواده موسی بود هیچ وقت دنبال نبش قبر نمیرفت اگه یادتون باشه موقع باز سازی صحنه قتل موسی به بازپرس میگه دنبال چی هستی؟میخواین بکشیدم بالا بکشیداگرم نکشیدم بیام بیرون من خودمو خلاص میکنم چون عذاب وجدان داشت دیدیدبه خانمش گفت نگاهم کن خانمش گفت من نگاه تو صورتت نمیکنم دیدیدموقع ملاقات به دکتر نریمان گفت خانمم دیگه نگاه توصورتم نمیکنه.دیدیدخانمش گفت رفتم ملاقاتش نمیادببینمش هم بندیش‌میگه خجالت میکشه شمارو ببینه
مسبب مرگ کودک تصادف نبودام کودک مسموم بوداما دکتر نریمان میخواست موسی رو از عذاب وجدان رها کنه وبه زندگی برگرده ویک کمکی هم بهش کرده با‌‌شه

افسون

باعرض سلام...
من همه ی نقدهارو خوندم و همه قابل احترام هستن.
اما میخواستم درجواب اون دوستی ک گفتند یه همچین پزشکایی نداریم بگم که سخت در اشتباه هستن و ما پزشکای با وجدان کم نداریم من خیلیاشون رو میشناسم.
و در باره ی فیلم اینکه داستان بقدری جذاب بود که من چند روز همه ش تو فکرش بودم و تو این فیلم به طور کامل فقر نداری غیرت مردانگی وجدان انسانیت به نمایش گذاشته شده.
مردی که از فقر مرغ مرده میداده به خورد زن و بچش.دکتری که با انسانیت خودش رو در انظار قاتل نشون داده تا باری از دوش پدر خانواده ک خودش رو مقصر مرگ بچه ش میدونسته برداره.
پدری ک غم مرگ بچه ش داشته دیوونه ش میکرده اما مردانگیش بهش اجازه نمیده جلو چشم زن و بچه ش گریه کنه و میره تو خرابه و فریاد میزنه.
وبازم پدری ک با غیرتش مسبب مرگ بچه ش و میکشه البته ناخواسته بوده ولی بازم میخواسته حسابش و برسه.
و دربارهی انتخای فیلم لقمه رو ک نباید جویده بذار تو دهن ما ما هم باید کمی فکر کنیم تا شاید مغز ما هم با این خیال پردازی ها رشد کنه...
ممنون ک وقت گذاشتید.یاعلی.

مونا

فیلم خوبی بود در کل.محوریت فیلم انسانیت رو در شخصیت دکتر کاوه نشون داد .امیدوارم هنوز هم باشند کسانی مثل دکتر کاوه که فقط و فقط برای عذاب وجدان نبش قبر کنند ...در کل ارزش دیدن داره

منتقد

فیلم بسیار عالی بود. شاید از نظر صنعت سینمایی(تصویر برداری موسیقی یا تدوین) اشکالاتی داشته باشد ولی از نظر فیلمنامه بازیگران بسیار عالی بود. پایان فیلم بهترین پایان بود . پایان های کلیشه ای که به شادی یا مرگ ختم می شود و همه را ساده برای بیننده مطرح می کند دیگر مورد پسند نیست. کمی باید ذهن خلاق باشد در بازی هیچ یک از بازیگرها مشکلی نمی بینید نوید محمدزاده عالی حتی همسرش که بازیگر معرفی نیست عالی بازی می کند. بهترین صحنه گریه نوید محمدزاده یا صحنه تصادف یا صحنه دیالوگ با مرد مرغ فوش و... در کل فیلم عالی بود

مجید

فیلم کلا مسخره و شعور مخاطب رو زیر سوال میبره .همشونم به خاطر شخصیت دکتر و کارهای مسخره ایی که در ادامه فیلم انجام میده که مرگ تمامی افراد این فیلم مقصر اصلیش اقای دکتره با این فرق که پدر بچه رو یه عمر تو عذاب وجدان قتل قرار میده حالا میخواد تبرئه بشه یا نه

رضا ب

با درود و تشکر از کارگردان و عوامل فیلم باید عرض کنم من این فیلم را دیشب دیدم . واقعا فیلم تاثیر گذاری بود . ممکن است سوالاتی در ذهن بیننده در برخی قسمتهای داستان ایجاد کند ولی در مجموع فیلم نامه ( که به نظر من ضعف امروز سینمای ایران است ) فیلمنامه خوب و منسجمی بود . بسیار روند فیلم خوب پیش رفت و من کاملا به فیلم نمره قبولی میدهم . در انتهای فیلم هم بیننده با توجه به سوالات همسر نریمان از او در ماشین , میتواند حدس بزند که چه رخ داده . توصیه میکنم فیلم را ببینید .

دلارام

فیلم فوق العاده ای بود . همین. کسانیکه ایراد میگیرن دیگه نمیدونم دنبال چی توی یه فیلم هستن! بله فیلم شادی نبود و غمگین بودن یک فیلم هم دلیل ضعفش نیست. بله ماسک نداشت دکتر ، ولی نمیدونم این چقدر در سناریو میتونسته تاثیرگذار باشه! حالا شما فرض کن ماسک داشته! بعد هم شاید واقعا” مثلا” داشته و توی صحنه ای که نشون میده و کالبدشکافی تموم شده ، ماسک رو برداشته بوده و لزومی به نشون دادن نداشته. این که میگن چرا جدا از زنش بوده و اون بیمار روی تخت چه تاثیری توی فیلم داشته ،، باید بگم ببخشید شما چرا عادت کردین که هر چیزی توی یه فیلم می بینین حتما” تاثیری در ماجرا داشته باشه؟؟ زندگیش مثلا” اینطوری بوده که به یه دلیلی که به ما مربوط نیست جدا از زنش مشغول پرستاری از مادرش باشه. برای این میگم که به ما مربوط نیست چون براش نیاز به یک دلیل حتما” نیست. زندگیش اونطوری بوده اونموقع . همین و بس. مهم اینه که فوق العاده بود این فیلم .

یک رشتی با غیرت☺

درود.‌طی سه روز گذشته دوبار فیلم رو دیدم .و چون نگاه تخصصی به سینما و پارامترهای فیلمسازی ندارم نمی تونم نظر حرفه ای بدم. اما در حد درک یک‌مخاطب آگاه ، موضوع فیلم جذاب بود. موسی و دکتر نریمان در دو طیف فرهنگی و اقتصادی دور از هم جامعه، مرد خانواده با اعتماد به صداقت کارگر کارگاه کشتار و بسته بندی مرغ، خواسته غذای خوبی در حد وسعش تهیه کنه، و به دلیل نااگاهی در پخت و طبخ صحیح مرغ ها بستر رشد بوتولیسم فراهم شده( معمولا در دمای بالای ۸۵ درجه سانتیگراد هاگ های این باسیل از بین می رود) موسی با طبع بلند حاضر به دریافت کمک نقدی نبود و وقتی سلامت ظاهری خانواده اش را دید نخواست برای دکار دردسر ایجاد کند. و طبق دیالوگهای رد و بدل شده بین نریمان و همسرش این اتفاق که جسد کودک تصادفی صبح فردا زیر دست دکتر آمد را خواست خدا دانست ... و مابقی ماجرا. بعد از باز کردن کفن صحنه روشن کردن پروژکتور بر بالای جسد و اقدام برای تشریح نمایش داده نشد احتمالا به خاطر عدن نمایش صحنه دردناک برای بیننده و مخاطب. زندگی نباتی مادر دکتر نریمان ( از روی پیراهن خانم و همین طور مراقبت کننده ایشان میشد متوجه شد مادر هستند) که خودش تصویر ذهنی خاص دارد و همین طور خانه مسکونی همسر دکتر نریمان که نشان از اقامت موقت به دلیل اثاث کشی داشت....( شاید به دلیل افزایش سن ازدواج در دوران عقد بودند چون فرزندی هن نداشتند). و سرانجام...با تصمیمی که دکتر بعد از ۱۳ روز عملی کرد و نبش قبر انجام شد در واقع قصد بالا کشاندن و بازگرداندن عزت نفس را به موسی مرد خانواده داشت.... با اینکه بازی اقای محمد زاده به قدر فیلم متری ۶ و نیم و ابد و یک روز، قوی نبود اما در کل به غیر از موسیقی ای که میشد خیلی تاثیر گذارتر باشد، اشکال واضحی نمی توان گرفت.

دنیا

سلام...فیلم خوبی بود..خصوصا ایفای نقش نوید محمد زاده..اما انتهای فیلم مشخص نبود

علی

سلام
من فیلمهایی که اینجوری با ابهام به پایان میرسند و ده ها سوال بی پاسخ رو تو ذهن مخاطب جا میذاره رو خیلی دوست دارم . در این فیلم غم از دست دادن فرزند ؛ فقر و وجدان رو کاملا واضح به نمایش میذاره.شاید چندین روز ذهنم درگیر این فیلم باشه. تشکر

امیر

هر وقت فیلم ایرانی میبینم پشیمون میشم

نگار

سلام به نظرم درسهای انسانی فیلم خوب بود ولی دکتر میتونست با دادن دیه و کمک مالی به پدر بچه کمک کنه نه اینکه به دروغ خودش رو توی دادگاه مجرم کنه پس زندگیه خانم خودش رو چرا در نظر نگرفت

هوتن

نکات مثبت فیلم :
۱. توجه کنید که در سینمای ایران پزشک قانونی نمیتواند گزارش را جعل کند پس سکوت آخر دکتر کاوه پایان باز فیلم نیست بلکه پایان کاملا بسته فیلم است جون جواب مشخص است، فقط برای عدم بروز دردسر برای فیلم گفته نمیشود.
۲. هدف دکتر کاوه اصلا کمک به موسی نیست. دکتر کاوه به عنوان یک آدم بسیار وسواسی فقط به دنبال اثبات این موضوع به خودش است که گناهکار است یا نه؟ کمک دکتر از جایی شکل میگیرد که همسر او از او میپرسد اگه نبش قبر کردی و تو مقصر نبودی، میدونی اونا دوباره ضربه میخورن؟ وگرنه غیر از این دیالوگ دکتر کاوه به عنوان یک آدم کاملا مغرور و وسواسی و یکدنده بسیار خوب معرفی شده.
۳. دکتر کاوه کمک مالی ای به خانواده موسی نکرد (دیه ای که دکتر کاوه میدهد به فروشنده مرغ میرسد) دکتر کاوه بیشتر به غرور موسی جلو زنش کمک کرد که سکوت موسی در دادگاه این موضوع رو نشان داد.
۴. تمام شدن بیمه دکتر کاوه تاکیدی بر این بود که قراره این پول رو از جیب بده و نه از بیت المال که خب ادانه همون مورد اول هستش.
نکات منفی فیلم :
۱. نوید محمد زاده دیگه واقعا تبدیل به کلیشه شده. اگر از یک تدوینگر سکانس فیلم های مختلف نوید محمدزاده را با هم ترکیب کند میتواند یک فیلم دیگر بسازد بدون اینکه کسی شک کند این همان کاراکتر قبلی است یا نه؟
۲. دیالوگ و بازی بین دکتر کاوه و موسی پاس کاری می شود و بقیه بازیگران هیچ پرداختی نشده اند.
۳. دکتر کاوه و همسرش از هم جدا زندگی میکنند و دکتر کاوه از پدر پیر خود مراقبت میکند... خب؟ اگر این قرار است نکته پنهانی از فیلم باشد و رازی را در دل خود داشته باشد اصلا و ابدا حتی کوچکترین راهنمایی ای به آن راز نمیشود. انگار خود کارگردان و نویسنده هم از آن راز خبر ندارند و فقط گفته اند که یک چیزی می گذاریم شاید یکی رازش را برای ما هم حل کرد!!!

رامین رسولی

با سلام و وقت بخیر خدمت همه عزیزان؛ کسی هست که کمکی راجع به تحلیل کیفری این فیلم بکنه ممنون میشم

آرزو

دکتر این تشخیص رو داد چون دیر به حرف اومدنش باعث یک قتل و بوجد اومدن قاتل ومقتول که هر کدوم حقی بر گردن دکتر داشتن شده بود واز این طریق میخاست بار گناه خودش رو سبک کنه.هر چند که مرغ فروش حقش بود ولی موسا اگه زودتر میفهمید که احتمال دیگه ای هم هست شاید قاتل نمیشد.بعلاوه از این طریق دیه رو از دکتر میگیره وبه خانواده مقتول میده.

آرزو

دکتر این تشخیص رو داد چون دیر به حرف اومدنش باعث یک قتل و بوجد اومدن قاتل ومقتول که هر کدوم حقی بر گردن دکتر داشتن شده بود واز این طریق میخاست بار گناه خودش رو سبک کنه.هر چند که مرغ فروش حقش بود ولی موسا اگه زودتر میفهمید که احتمال دیگه ای هم هست شاید قاتل نمیشد.بعلاوه از این طریق دیه رو از دکتر میگیره وبه خانواده مقتول میده.

زینب

با تشکر از کارگردان فیلم نظر من درباره ی فیلم این است که دکتر که نماد یه انسان با وجدان هست ؛مادر پیرش رو رها نکرده و حتی همسرش رو هم در تنگنای سختی کشیدن درمورد نگه داری از مادر خود قرار نداده و در لحظه ی تصادف معاینه ی پسر بچه و دادن پول و تعقیب موتور و بوق زدن برای ایستادن جلوی درمانگاه همه و همه حاکی از وجدان بسیار بالای دکتر هست .و با تمام اصرار دادگاه بر ۱۳ روز بعد کالبد شکافی کردن و جواب لحظه ای ولی کاملاً درست دکتر که نمیدونم چرا ۱۳ روز بعد ،همگی به من بیننده این مطلب رو نشون میده که دکتر به هر قیمتی حتی آبروی کاری وجدان مدارِ چندین ساله ی خود (که در صحنه ای برخورد اون پزشک مرد در راهروی بیمارستان این رو به ما نشون میده که دکتر هرگز در نتیجه ی کالبد شکافی ها مماشات نخواهند کرد و وجدان بالایی دارند)حاضر نیست که این پدر فقیر و همسرش از این به بعد با فکر قاتل بودن پدر نتونن درست زندگی کنن .و ای کاش داستان در باره ی پرونده ی مرغ های مرده بیشتر باز می‌شد و فقط به قتل فروشنده ی خورد فروش ختم نمیشد .و شاید اگر دکتر به همسرشون قضیه ی تصادف رو گفته بودن کالبد شکافی کامل انجام می‌شد و دکتر روز اول تبرئه می‌شد ولی زندگی این زن و شوهر جوان برای همیشه خراب می‌شد و تقدیر خیلی قشنگ معنی شد در این فیلم .ممنون

رسول

باسلام و احترام جالب ودیدنی نبود فقط امیر آقایی این فلیم را با ارزش نمود محمد زاده تمام فیلم هایی که باری کرده یک نواخت هست به نظرم تهیه کننده ها وکارگردانها از دیگر‌ بازیگران برای فیلم هاشون استفاده کنند دقیقا امیر آقایی در نقش پزشک درخشید سپاس

افسانه ذوالقدر

بابا خسته شدیم بسکه فیلم مزخرف درست کردین که خودمون باید نظر بدیم، لطفا فیلماتونو طوری بسازین که آخرش مشخص باشه نه بندازین گردن بینندده با این اوضاع اقتصادی گرون ما هم باید به فکر اجناس گرون شده باشیم هم حدس بزنیم آخر فیلم چی میشه

ف . م

از دید من زیبایی این فیلم به پایانشه و پایان فیلم با سوال های همسر دکتر کاملاً مشخصه.تغییر دکتر در ذهن مخاطب از یک فرد مقصر به یک انسان باوجدان خیلی ظریف و زیرکانه ست.

Sh.A

با سلام و تشکر از سازنندگان این فیلم پرمحتوا،. به نظر بنده دکتر علاوه بر کمک مالی به آن خانواده ففیر،بیشتر به خاطر رفع عذاب وجدان خودش و به خصوص پدر بچه فوت شده این فوت را به گردن گرفت.

مارال

وای وای عجب فیلمی بود من زیاد فیلم میبینم تنها فیلمی که گریه کردم بود واقعا با این فیلم میه یه کم به سینمای ایران امید داشت

محمد

کاوه‌با‌گردن‌گرفتن‌که‌علت‌مرگ‌ربطی‌به‌تصادف‌داشت‌خواست‌باری‌از‌روی‌دوش‌موسی‌بردارد‌ومبلغی‌به‌عنوان‌دیه‌پرداخت‌کندتا‌کمکی‌به‌خانواده‌بکندانسانت‌رانشان‌بدهد‌که‌هنوز‌دراین‌جامعه‌وجود‌دارد‌کاش‌همه‌اینگونه‌باشند