خلاصه و نقد کتاب سه‌شنبه‌ها با موری اثر میچ آلبوم

کتاب «سه‌شنبه‌ها با موری» نوشته‌ی میچ آلبوم است که اولین بار در سال ۱۹۹۷ منتشر شده و جزء کتاب‌های پرفروش انتشارات نیویورک تایمز بوده است. این کتاب درباره‌ی ملاقات‌های نویسنده با استاد سابقش، موری شوارتز و صحبت‌هایشان درباره مسائل مهم در زندگی است. من این کتاب را با ترجمه‌ی مهدی قراچه داغی خواندم و می‌خواهم کمی درباره آن بنویسم.

خلاصه‌ی کتاب سه‌شنبه‌ها با موری اثر میچ آلبوم

موری شوارتز استادِ جامعه‌شناسی سابق میچ آلبوم (نویسنده‌ی کتاب) است و با اینکه آن دو ارتباط خوبی در دانشگاه با هم داشته‌اند، سال‌هاست از یکدیگر بی‌خبرند. تا اینکه میچ به طور اتفاقی استادش را در یک برنامه‌ی تلویزیونی می‌بیند، او متوجه می‌شود استادش به بیماری ALS مبتلاست و به ملاقات استادش می‌رود. سپس هر دو تصمیم می‌گیرند که هر سه‌شنبه با هم دیدار کنند، ملاقات‌هایی که برای نویسنده همانند کلاس درسی ارزشمند است. در مجموع میچ و موری ۱۴ سه‌شنبه همدیگر را می‌بینند و به ترتیب درباره‌ی این موضوعات با هم صحبت می‌کنند: دنیا، تاسف برای خود، تاسف، مرگ، خانواده، احساسات، ترس از پیر شدن، عشق، ازدواج، فرهنگ، بخشش، یک روز عالی و خداحافظی.

کتاب سه‌شنبه‌ها با موری اثر میچ آلبوم

اما نکات کتاب «سه‌شنبه‌ها با موری» که از نظر من مهم بوده‌اند شامل موارد زیر هستند:

  • برخورد موری در رابطه با زندگی، خوشبینانه است و نشان از یک بینش عمیق دارد. او در همه حال، سعی می‌کند که از زندگی لذت ببرد؛ چه در گذشته که از نظر جسمی سالم بوده و استاد دانشگاه بوده و چه در زمانی که در بستر یک بیماری تقریباً ناشناخته (ALS) افتاده است، او حتی مطلع بودن از زمان مرگش را به فال نیک می‌گیرد و آن را داشتن فرصت بیشتر برای خداحافظی می‌داند و از اینکه مرگ غافلگیرش نمی‌کند شادمان است.

  • موری عشق ورزیدن و دوست داشته شدن را از مهمترین چیزها در زندگی می‌داند، او معتقد است مردمی که از عشق و محبت بی‌نصیبند، می‌خواهند جای آن را با مادیات و پول پُر کنند؛ اما جای خالی عشق با مادیات پر نمی‌شود.

  • رویکرد موری به فرهنگ (کشورش) انتقادی است و معتقد است که این فرهنگ، انسان‌ها را تشویق نمی‌کند که به مسائل مهم زندگی فکر کنند و در آن عمیق شوند (مگر آنکه وقت مرگشان فرا رسیده باشد)؛ و در عوض این فرهنگ، مصرف‌گرایی را ترویج و تشویق می‌کند.

  • سبک روایت داستانی میچ آلبوم جذاب و گیراست و باعث می‌شود که داستان کتاب خسته‌کننده نباشد، روایت داستان ملاقات‌ها، توصیف فضا و شرح جزئیات دیداری، پیوند گفتگوها با خاطرات و… همه نشان از چیره‌دستی نویسنده دارد.

  • به عقیده برخی از خوانندگان این کتاب، سخنان موری بیش از حد خوشبینانه، تکراری و کلیشه هستند که نظایر آن را بارها شنیده‌ایم و خوانده‌ایم، اگر این نقد را بپذیریم باید گفت که خواندن این کتاب حداقل برای یادآوری و تلنگری برای فکر کردن روی همین چیزهای خوشبینانه (که گاهی آن‌ها را فراموش می‌کنیم) مفید خواهد بود.

  • سخنان موری در قسمت‌های مختلف کتاب، پتانسیل این را دارند که به جملات قصار تبدیل شوند، در ادامه چند نمونه از این جملات را می‌آورم:

    • «چقدر خوب می‌شود که برای تأسف خوردن به حال خودمان، زمان مشخص و محدودی در نظر بگیریم.»
    • «همه می‌دانند که روزی می‌میرند، اما کسی این را باور نمی‌کند؛ اگر باور می‌کردیم، رفتارمان را تغییر می‌دادیم.»
    • «اگر حمایت و مهر و عشق خانواده را نداشته باشی، می‌شود گفت که چیز زیادی نداری.»
    • «بعد از مرگم مرا فراموش نخواهی کرد. هر وقت به یاد صدای من بیفتی، برایت حضور پیدا می‌کنم.»

آیا شما کتاب سه‌شنبه‌ها با موری اثر میچ آلبوم را خوانده‌اید؟ خوشحال می‌شوم که نظرتان درباره‌ی این کتاب را در قسمت نظرات بنویسید.


برچسب‌ها:،،،،،
مرتضی اسدی
مرتضی اسدی
سلام! من مرتضی اسدی هستم، یک توسعه‌دهنده‌ی نرم‌افزار و در این وبلاگ دست‌نوشته‌هایم را می‌نویسم.