ناسزا
حتما برای شما هم پیش آمده که در یک مکان عمومی (مثلا خیابان) باشید و ناگهان دو نفر شروع به دعوا با همدیگر کنند و با صدای بلند شروع کنند به فحش دادن به یکدیگر… در این موقع شاید آن دو نفر به حرفهایی که میزنند زیاد توجه نکنند، اما احتمالا سایرین از زشتی و زنندگی فحشها ناراحت میشوند. اما به راستی چرا استفاده از واژههای اینقدر رکیک؟
اجازه بدهید ابتدا به سراغ لغتنامهی دهخدا برویم و معنی ناسزا را در آن بیابیم:
ناسزا گفتن . [ س َ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) سخنان ناشایسته و نالایق گفتن . هرزه گوئی کردن . بیهوده گوئی کردن . (ناظم الاطباء). فحاشی کردن . فحش دادن . دشنام گفتن . سقط گفتن.
آیا تاکنون به این فکر کردهاید که حرفهای ناسزا و رکیک در این چند سال اخیر نسبت به گذشته رکیکتر شدهاند؟ به عنوان مثال اگر ۱۵ سال پیش شخصی دوستش را “بیشعور” خطاب میکرد، دوستش بسیار ناراحت میشد و…؛ اما اگر امروزه شخصی به دوستش “بیشعور” بگوید، این کلمه معمولا برای دوستش ناسزا محسوب نمیشود و او در پاسخ مثلا میگوید: “دمت گرم!”
نکتهی تأسفبارتر این است که ما ایرانیان همواره مدعی یک فرهنگ غنی بوده و هستیم، آیا استفاده معمول و مکرر از این کلمات رکیک مثال نقضی برای این ادعا محسوب نمیشود؟ از طرف دیگر این واژههای رکیک در کجای زبان و ادب پارسی جای دارند؟ آیا این واژههای رکیک را میتوان در آثار شعرای بزرگ پارسی یافت؟
بیایید بیشتر به این موضوع بیاندیشیم و سعی کنیم اگر ما هم در شرایطی مشابه قرار گرفتیم سعی کنیم از این کلمات رکیک استفاده نکنیم، هر چند که اینکار بسیار دشوار باشد…
برچسبها:مرتضی اسدی،Morteza Asadi،دلنوشت،