خلاصه و نقد فیلم نهنگ (The Whale 2022)

فیلم نهنگ (وال) با کارگردانی دارن آرونوفسکی محصول سال ۲۰۲۲ آمریکا و در ژانر درام روان‌شناختی است. من این فیلم را به پیشنهاد یکی از دوستان توییتری دیدم و به نظرم فیلم خوبی آمد و تصمیم گرفتم که کمی درباره آن بنویسم؛ اجازه بدهید که ابتدا خلاصه داستان فیلم را از زبان من بخوانید:

خلاصه‌ی فیلم نهنگ (وال) - The Whale 2022

⚠️ هشدار لو رفتن فیلم: توجه کنید که خواندن این بخش منجر به لو رفتن فیلم می‌شود.

فیلم درباره‌ی آخرین روزهای زندگیِ یک معلم دوره‌ی آنلاین نگارش به نام چارلی است که از چاقی مفرط (با وزن حدودا ۲۷۰ کیلوگرم) رنج می‌برد، ولی به بهانه‌ی هزینه‌های درمان حاضر نیست برای درمان چاقی‌اش به بیمارستان برود. چارلی تنها یک دوست پرستار به نام لیز دارد که هر روز به او سر می‌زند و مراقبش است. چارلی ۸ سال پیش همسر و فرزندش را به خاطر رابطه با پسری به نام آلن (که دانشجویش بوده) ترک کرده است، از اتفاقاتی که در فیلم می‌افتد متوجه می‌شویم که این رابطه، باعث طرد شدن آلن از خانواده‌اش شده و با گرسنگی خودخواسته باعث مرگ آلن شده است؛ از طرفی دیگر چارلی با چاقی مفرط خودخواسته به سوی مرگ می‌رود. چارلی از گذشته‌ی خود پشیمان است و مدام در حال عذرخواهی از بقیه است، او می‌خواهد تمام پس‌اندازش (حدود ۱۲۰ هزار دلار) را به دخترش بدهد و با فراهم کردن انده‌ای بهتر برای او، به نوعی اشتباهات گذشته‌اش را جبران کند، اما از سوی دختر و همسرش مورد تنفر و سرزنش قرار می‌گیرد. در نهایت در پایان داستان، رابطه‌ی دختر و پدر بهبود می‌یابد و چارلی خوشحال از اینکه توانسته یک کار درست در زندگی‌اش انجام دهد می‌میرد.

از آنجایی که این فیلم در ژانر درام روان‌شناختی ساخته شده است، حرف‌های زیادی برای بحث و گفتگو دارد:

  • در ابتدای فیلم با مشاهده‌ی چاقی مفرط شخصیت اصلی، این پیش داوری در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد که ما با یک فرد تنبل و تن‌پرور طرف هستیم، اما در ادامه داستان متوجه می‌شویم که این چاقی خودخواسته است و چارلی با زندگی دشواری که چاقی برایش ایجاد کرده به نوعی در حال کیفر دادن خود است، او خود را مقصر مرگ آلن و مشکلات زندگی دخترش می‌داند و با این زندگی سخت، خود را عذاب می‌دهد.

  • چارلی در دیالوگ‌ها بسیار پخته و با تجربه صحبت می‌کند، همانند فرد اندیشمندی که کوله‌باری از تجربه دارد و بسیار مثبت‌اندیش است، او به دانشجویان و دخترش توصیه می‌کند که خودِ واقعی‌شان را سرکوب نکنند و صادق باشند؛ اما نکته‌ی داستان اینجاست، چارلی هم خودش به این نصیحت عمل کرده و در زندگی‌اش، خودِ واقعی و تمایلاتش را صادقانه نشان داده و به آن عمل کرده است؛ پس چرا نتیجه‌ای جز شرمندگی و سختی برای او نداشته است؟ نصیحت چارلی در مقام حرف بسیار زیباست، اما آیا در مقام عمل نیز همین‌گونه است؟ صادق بودن افراطی خوب است یا باید مانند بقیه نقاب به چهره بزنیم؟ اینها سوالاتی هست که بعد از دیدن فیلم پیش می‌آید و نیازمند بحث و گفتگوست.

  • کل داستان فیلم در فضای خانه‌ی کوچک چارلی اتفاق می‌افتد و دوربین از محدوده‌ی خانه بیرون نمی‌رود، این مورد باعث می‌شود تنهایی و افسردگی چارلی بیشتر نمود پیدا کند و احساسات چارلی -از رنج و مشقت در انجام امور زندگی تا احساس تنهایی و افسردگی- بیشتر به مخاطب منتقل شود.

  • آب و هوای گرفته و بارانی در فیلم بیانگر حال درونی چارلی است، افسرده و دلگیر؛ همراه با رنگ آبی که این حس را تشدید می‌کند، تنها سکانس آخر است که رنگ‌های گرم و نور خورشید را دارد و حال بهتر و رهایی را نوید می‌دهد.

  • زندگی چارلی به نوعی نمایی از زندگی مدرنی را نشان می‌دهد که اکثر ما نیز آن را تجربه کرده‌ایم و زیاد غریب به نظر نمی‌رسد؛ زندگی مدرنی که در آن تنهایی بیشتر شده است، کم‌تحرکی مانعی برای انجام کارها نیست و از کار کردن تا غذا خوردن، همه و همه را می‌توان با اینترنت انجام داد؛ کافی است یک کار آنلاین (دورکاری) داشته باشیم و با اینترنت غذایمان را سفارش دهیم و وقتی هم دلمان برای کسی تنگ شد با او تماس تصویری بگیریم. این سبکِ زندگی، کمی آشنا نیست؟

راستی نظر شما درباره‌ی این فیلم چیست؟ خوشحال می‌شوم که نظرتان را بنویسید.


برچسب‌ها:،،،،،
مرتضی اسدی
مرتضی اسدی
سلام! من مرتضی اسدی هستم، یک توسعه‌دهنده‌ی نرم‌افزار و در این وبلاگ دست‌نوشته‌هایم را می‌نویسم.

نظرات


محمد

آرنوفسکی استاد ساختن فیلم داستان گو و شخصیتهای گرفتار زندگی هست
📽️ 🎞️🎞️🎞️

ابوالفضل

یه درام متوسط، نقطه قوت فیلم برندن فریزره در کل بنظرم پی رنگ و رابطه علت و معلولی فیلم ضعیفه شخصیت های فرعی ضعف فیلمه غیر منطقی بودن و تناقض در بعضی از سکانس ها و مفهموم فیلم هم از این نوع ضعفه