۲۱ سالگی

این قافله عمر عجب می گذرد / دریاب دمی که با طرب می گذرد… هر آدمی در زندگی برای خودش روزهای بخصوصی دارد… یکی از آن روز ها سالروز تولد است امروز ۲۲ آبان ۱۳۹۰ هم سالروز تولد من است…یک سالروز تولد دیگر…

روز های زیادی آمدند و رفتند تا شمارگان عمر من به عدد ۲۱ برسد… خیلی ها بر این باورند که هر کس در روز تولدش آرزو کند حتما برآورده می شود… ولی من بیشتر دوست دارم در این روز دعا کنم تا آرزو… اولی اینکه بتوانم به اونزدیک تر شوم… و دومی اینکه او به همه انسان ها عمری همراه با تندرستی و عاقبت خوش بدهد… ولی واقعا این قافله عمر عجب می گذرد!


برچسب‌ها:،،،،،
مرتضی اسدی
مرتضی اسدی
سلام! من مرتضی اسدی هستم، یک توسعه‌دهنده‌ی نرم‌افزار و در این وبلاگ دست‌نوشته‌هایم را می‌نویسم.

نظرات


maryam

گذشتنش خیلی مهم نیست, چطوری گذشتنشه مهمه! امیدوارم واسه تو خوب بگذره. درسته دیره ولی با 8 روز تاخیر تولدت مبارک.

سميه شادبختي

اين چند بيت نوشته خودم است هديه من براي تولدتان

به دنبال تو ميگردم که من حيران و مبهوتم / به نام تو جوان گردم ولي غمگين و فرتوتم
تو وزن شعر من هستي که من شعر تو را کردم / بيا اين دم تو شاعر شو ،که من سرشاراز دردم
غمينم إز براي خود تو داني علت أنرا / که من درگير اين خاکم نشانم ده تو دريا را
إز آن اول تو بودي ودر آن آخر تو هستي باز / براي من تو تنهايي ،نداري ياور و انباز
چو حرف إز جنت و دوزخ بيامد مردمان را پيش / همه رفتند سوي تو بنام شرع و رسم کيش
ولي بأور نشد بر من که آيينت چنين بأشد / مرا دلخوش به عشقت کن که دين در اصل اين باشد