خلاصه و نقد فصل هفتم سریال آینهی سیاه (Black Mirror)
فصل ۷ سریال آینه سیاه (بلک میرور) در تاریخ ۱۰ آوریل از طرق نتفلیکس منتشر شده است. این فصل شامل ۶ قسمت میشود. به نظر من سریال آینهی سیاه دو ویژگی مثبت دارد که در سریالهای دیگر کمتر یافت میشود: ۱-نگاه انتقادی (و تقریباً واقعگرا) به رابطهی انسان/جامعه با تکنولوژی و ۲-رویکرد آنتولوژی (مجزا بودن داستان و بازیگران) در هر قسمت. من قبلاً خلاصه و نقد ۶ فصل پیشین سریال را نوشتهام و در این نوشته به خلاصه و نقد فصل هفتم این سریال میپردازم.
خلاصه و نقد سایر فصلهای سریال آینهی سیاه:
- خلاصه و نقد فصل اول سریال آینه سیاه
- خلاصه و نقد فصل دوم سریال آینه سیاه
- خلاصه و نقد فصل سوم سریال آینه سیاه
- خلاصه و نقد فصل چهارم سریال آینهی سیاه
- خلاصه و نقد آینه سیاه: بندراسنچ
- خلاصه و نقد فصل پنجم سریال آینه سیاه
- خلاصه و نقد فصل ششم سریال آینه سیاه
خلاصه و نقد قسمت اول فصل هفتم سریال آینه سیاه: Common People
قسمت 1 فصل 7 سریال بلک میرور در لحظه نگارش این نوشته امتیاز 8.1/10 در IMDb و امتیاز ۸۸٪ در راتن تومیتوز را دارد.
داستان قسمت اول فصل 7 درباره زوجی به نام آماندا و مایک است، آماندا به علت یک توموزر مغزی در آستانه مرگ قرار میگیرد و مایک برای درمانش از یک استارتاپ به نام ریورمایند کمک میگیرد؛ ریورمایند با یک جراحی رایگان قسمت آسیب دیده مغز را با یک بافت مصنوعی جایگزین کرده و در ازای یک اشتراک ماهیانه، آماندا را به زندگی برمیگرداند. همه چیز به خوبی انجام میشود تا اینکه این زوج متوجه میشوند اشتراک فعلی آنها بعضی از امکانات را ندارد، از جمله اینکه آماندا بیش از حد میخوابد، قادر به سفر به خارج از مکانهای تحت پوشش ریورمایند نیست و در گفتگوهای روزمره شروع به بیان پیامهای تبلیغاتی میکند. آنها تصمیم میگیرند که اشتراک ماهیانه پلاس را خریداری کنند و از آنجایی که درآمدشان کافی نیست، مایک بدون اطلاع آماندا اقدام به انجام کارهای تحقیرآمیز در یک سایت اینترنتی (dumdummies) میکند تا هزینههای اضافی را فراهم کند. مدتی بعد آنها متوجه میشوند که زمان خواب آماندا باز هم بیشتر شده است و مدیرفروش ریورمایند به آنها میگوید که توان مغزی او در خواب صرف پردازش سرورهای ریورمایند میشود و آنها میتوانند برای افزایش کیفیت زندگی او، اشتراک ماهیانه لوکس را بخرند. مدتی بعد مایک شغلش را از دست میدهد و آنها نمیتوانند از ریورمایند برای پرداخت اشتراک ماهیانه پلاس مهلت بگیرند؛ سرانجام یک سال بعد آماندا از مایک میخواهد که او را از بین ببرد و درحالیکه او مشغول بیان یک پیام تبلیغاتی است مایک با یک بالش او را خفه میکند و سپس با یک تیغ به اتاقی میرود که لپتاب روی میز، سایت dumdummies را نشان میدهد.
داستان قسمت اول فصل ۷، برای بسیاری از ما آشناست، اشتراکهای ماهیانه که این روزها به قسمت جداناشدنی زندگی بسیاری از ما تبدیل شده است؛ زمانی شما یک کتاب، فیلم، آلبوم موزیک، برنامه نرمافزاری، گوشی موبایل و … را میخریدید و تا ابد مالک آن بودید، اما الان یک سرویس را به صورت ماهیانه اجاره میکنید و تا زمانی که آن هزینه ماهیانه را پرداخت کنید مالک آن هستید و به محض تمام شدن مدت اشتراک دیگر چیزی مال شما نیست؛ این مدل درآمدی مطلوب شرکتهای تجاری است ولی شاید چندان به مذاق ما خوش نیاید. شیوهی تجاریای که خالی از عواطف انسانی است؛ نرمافزارهایی که اگرچه بسیار دقیقاند ولی رحم، مروّت، چشمپوشی و گذشت در کارشان نیست، چیزی که قبلاً (هر چند کم) در مراودات تجاری افراد با یکدیگر وجود داشت ولی امروز در سرویسهای ابری، خبری از آن نیست. مورد دیگر که در این قسمت به آن اشاره میشود تبلیغات است، امروزه ما در محاصرهی تبلیغات تجاری هستیم، در اکثر سرویسها یا ما باید اشتراک ویژه بخریم و کاربر طلایی شویم یا باید تبلیغ ببینیم! چیزی که بسیار بیشتر از چیزی که فکر میکنیم در زندگی ما ریشه دوانده است. قسمت اول فصل 7 همچنین نیمنگاهی هم به فعالیت پلتفرمهایی دارد که روی وجه تاریک انسانی حساب بازکردهاند؛ انجام کارهای نامتعارف و تحقیرآمیز برای پول (و شهرت). بهرهبرداریِ تجاری از کنجکاویِ جنونآمیزی که به صورت پنهان در شبکههای اجتماعی وجود دارد.
خلاصه و نقد قسمت دوم فصل هفتم سریال آینه سیاه: Bête Noire
قسمت دوم فصل ۷ (در لحظه نگارش این نوشته) امتیاز 7.3/10 در IMDb و امتیاز ۸۸٪ در راتن تومیتوز دارد.
داستان قسمت دوم درباره زنی به نام ماریا است که محقق یک شرکت شکلاتسازی است. در پی رویدادی ظاهراً اتفاقی، همکلاسی قدیمی ماریا به نام وریتی با او همکار میشود. از آنجایی که مایا و وریتی در دوران مدرسه با هم روابط خوبی نداشتهاند، با آمدن وریتی، اشتباهات و مشکلاتی در کار ماریا بوجود میآید؛ ماریا مطمئن است که این مشکلات به وریتی (که در کامپیوتر بسیار خوب بوده است) مربوط میشود. سرانجام ماریا با نفوذ به خانه وریتی متوجه میشود که او با یک کامپیوتر کوانتومی توانایی تغییر واقعیت جاری به جهانهای موازی دلخواهش را دارد و وریتی برای انتقام از او واقعیت را تغییر داده است، سرانجام ماریا موفق میشود وریتی را بکشد و کنترل کامپیوتر را بدست گرفته و شروع به تغییر واقعیت کند.
قسمت دوم فصل ۷ یک موضوع آشنا در فیلمهای علمی-تخلیلی را تکرار میکند: توانایی تغییر خط زمانیِ واقعیتِ موجود. برای این کار هم از نظریهی جهانهای موازی و کامپیوترهای کوانتومی استفاده میکند تا داستان باورپذیرتر شود. همچنین نیمهی دوم این قسمت، ریتم تندتری دارد و مجموعاً داستان هیجانانگیزی را ارائه میدهد.
خلاصه و نقد قسمت چهارم فصل هفتم سریال آینه سیاه: Plaything
قسمت چهارم فصل ۷ امتیاز 7.3/10 در IMDb و امتیاز ۵۷٪ در راتن تومیتوز کسب کرده است.
این قسمت در سال 2029 رخ میدهد، جایی که کامرون واکر، منتقد مجله پیسی زون، به دلیل دزدی و قتل یک فرد ناشناس دستگیر میشود. در جلسه بازجویی، او میگوید که در جوانی (1994) کالین ریتمن (برنامهنویس نابغه) یک نسخه از بازی شبیهسازی زندگی به نام Thronglets را به او داده است. کامرون با مصرف قرصهای مخدر LSD، توانایی برقراری ارتباط با موجودات داخل بازی را پیدا میکند و به مرور زمان به آنها وابسته شده و با ارتقای دائمی سختافزار سیستم خود، به بزرگتر شدن کلونی Thronglets کمک کرده است. او حتی با جراحی یک پورت مغزی برای زندگی آنها در درون مغز خود ایجاد میکند. در طول بازجویی، کامرون با رسم یک شکل گرافیکی یک کد را به سرور دولت مرکزی منتقل میکند. این کد به Thronglets اجازه میدهد تا با پخش یک سینگال خاص از طریق سیستم پخش اضطراری عمومی، مغز تمامی انسانها را براساس صلح، برنامهریزی مجدد کنند.
داستان قسمت چهار فصل ۷ با اپیزود تعاملی آینه سیاه: بندراسنچ ارتباط دارد و شخصیت کالین ریتمن در هر دو قسمت حضور دارد. همچنین همزمان با انتشار فصل جدید بلک میرور، بازی موبایل Thronglets هم توسط نتفلیکس ارائه شده است. داستان این قسمت پتانسیل بالایی برای شرح و بسط داشته است اما متاسفانه از آن استفاده نشده است؛ این که موجوداتی در یک بازی شبیهسازی زنده باشند و برای برقراری ارتباط با انسانها تلاش کنند و برای بهبود زندگی انسانها و حذف خشونت از زندگی انسانها وارد عمل شوند، ایدهی جذابی است. داستان با تعلیق و ابهام به پایان میرسد؛ اینکه آن موجودات با کشتن تمامی انسانها، انتقام کامرون را (که برایشان مهم است) بگیرند انسانهای خشن را با مرگ مجازات کنند (کاری که کامرون با فروشندهی مواد کرد) و بدین ترتیب هیچ خشونتی باقی نماند و یا اینکه با حذف خشونت و برنامهریزی مجدد انسانها، جهانی عاری از خشونت بوجود آورند. همچنین آیندهای که در آن موجودات Thronglets کنترل امور را بدست بگیرند هم میتواند جذاب باشد و هم ترسناک…
این نوشته را به تدریج کامل خواهم کرد.
برچسبها:سریال آینه سیاه،نقد فصل هفتم بلک میرور،نقد فصل 7 سریال black mirror،معرفی فیلم،